«خوشبختی در یک کلام» نام کتابی است نوشتۀ "آندره متیوس" که توسط دکتر علیرضا واعظ شوشتری(متخصص پوست) و دکتر محمدرضا قرائتی(متخصص ارولوژی) به فارسی ترجمه شده و با استقبال خوب خوانندگان هم اکنون به چاپ هفتم رسیده است.
درقسمتهایی از مقدمۀ نویسندۀ این کتاب می خوانیم:
داستان زندگی اکثر ما مشابه است.روزی به دنیا می آییم و روزی به مدرسه می رویم. در مدرسه به ما ریاضی و تاریخ و... درس می دهند.در مورد هموگلوبین،کوههای هیمالیا و هزاران موضوع دیگر مطالبی به ما می آموزند.ولی هیچ کس به ما روش «خوشبخت بودن» را نمی آموزد.هیچ وقت کسی به ما نمی آموزد که چگونه راه رسیدن به اهدافمان را طی کنیم...
حتما"داستان شما هم همین طور است.شما هم آرزوهایی داشته اید و دارید.حتی ممکن است به بعضی از این آرزوها هم رسیده باشید.ولی نهایتا" در جایی از این مسیر متوقف شده اید.
می دانید که زندگی می تواند بسیار بهتر از این باشد که هست و برای رسیدن به زندگی بهتر کارهایی نیز انجام داده اید:کتابهایی در این زمینه خوانده اید،در سمینارهای خوشبختی و موفقیت شرکت کرده اید و حتی ممکن است راه رفتن روی آتش را هم امتحان کرده باشید!ولی تا کنون هیچ اتفاق خاصی در زندگی شما رخ نداده است.
در این کتاب سعی می کنیم بفهمیم چرا در نقطه ای از مسیر موفقیت،متوقف می شویم.
هر روز هزاران فکر به ذهن ما خطور می کنند.افکار ما مسبّب اعمال ما هستند و اعمال ما منجر به نتایجی می شوند که در زندگی با آنها روبرو هستیم. پس باید مشکل را در همین جا جستجو کرد.
اگر ما به همان افکار قبلی خودمان ادامه دهیم، به همان نتایج قبلی نیز خواهیم رسید و همین جاست که در یک چرخۀ معیوب از دور و تسلسل می افتیم.افکار قدیمی مانع رسیدن به نتایج و اهداف جدید میشوند.
پس تنها راه رسیدن به موفقیت این است که این چرخه را بشکنیم.ولی چگونه؟
در 20 سال اخیر،زندگی من صرف مطالعه و تحقیق،نوشتن وارائۀ سمینار در این زمینه شده است و بیش از یک میلیون نفر در سمینارهایم در امریکا،استرالیا و آسیا شرکت کرده اند.....
در این کتاب سعی خواهم کرد خلاصه ای از این اصول و وجوه مشترک افراد خوشبخت و مؤثر را به شما ارائه دهم.شاید شما با برخی از این اصول آشنایی داشته باشید.گاهی نیاز به اطلاعات جدید نداریم بلکه لازم است آنچه را که می دانیم دوباره به ما یاد آوری شود......
و یک خبر خوب نیز برای شما دارم:قوانین موفقیت مانند قانون جاذبۀ زمین هستند.برای آنها فرقی نمی کند که شما چه کسی هستید.این قوانین در مورد همه صدق می کنند و هر کسی که از این قوانین استفاده کند به او کمک خواهند کرد تا به اهدافش برسد و زندگی موفق تری را تجربه کند.رسیدن به خوشبختی با جادو امکان پذیر نیست.پیروی از همین اصول به ظاهر ساده به طرز شگفت آوری ما را به سمت خوشبختی و موفقیت رهنمون خواهد ساخت.
این کتاب از 55 ماجرا ومطلب کوتاه تشکیل شده که در پایان به یک نتیجۀ عملی ختم می شود و یک کاریکاتور نیز این مطلب را همراهی می کند.
با هم چند قسمت کوتاه از این کتاب را می خوانیم:
قانون دانه
نگاهی به درخت سیب بیندازید. شاید پانصد سیب به درخت باشد که هر کدام حاوی ده دانه است. خیلی دانه دارد نه؟ ممکن است بپرسیم «چرا این همه دانه لازم است تا فقط چند درخت دیگر اضافه شود؟»
اینجا طبیعت به ما چیزی یاد می دهد. به ما می گوید:
«اکثر دانه ها هرگز رشد نمی کنند. پس اگر واقعاً می خواهید چیزی اتفاق بیفتد، بهتر است بیش از یکبار تلاش کنید.»
از این مطلب می توان این نتایج را بدست آورد:
- باید در بیست مصاحبه شرکت کنی تا یک شغل بدست بیاوری.
- باید با چهل نفر مصاحبه کنی تا یک فرد مناسب استخدام کنی.
- باید با پنجاه نفر صحبت کنی تا یک ماشین، خانه، جاروبرقی، بیمه و یا حتی ایده ات را بفروشی.
- باید با صد نفر آشنا شوی تا یک رفیق شفیق پیدا کنی.
وقتی که «قانون دانه» را درک کنیم دیگر ناامید نمی شویم و به راحتی احساس شکست نمی کنیم.
قوانین طبیعت را باید درک کرد و از آنها درس گرفت.
ü در یک کلام
افراد موفق هر چه بیشتر شکست می خورند، دانه های بیشتری می کارند.
«مهمترين» قسمت كار كدام است؟
20% از غذايي كه مي خوريد، مسئول ساختن 80% چربي بدن شماست!
20% از همسايه هاي شما، 80% سر و صداي ساختمان را ايجاد مي كنند!
20% از كارمندان اداره تان، 80% كارها را انجام مي دهند!
اين قانون 20/80 است و به هر كجا نگاه كنيد آنرا مي بينيد.
در سال 1897 يك اقتصاد دان ايتاليايي به نام «پارتو» (Pareto) مشاهده كرد كه 20% انگليسي ها، 80% درآمد آن كشور را اختيار دارند. او همچنين كشف كرد كه 20% بوته هاي نخود مزرعه اش، 80% كل محصول نخود مزرعه را تأمين مي كنند. اكنون اين اقتصاد دان، به علت كشف همين رابطه معروف شده است.
طبق قانون «پارتو»: «در تمام امور، قسمت كوچكي از كار وجود دارد كه مهمتر از كل بقيه آن است»
مثلاً:
- در تجارت: 20% مشتريها، 80% سود و درآمد را ايجاد مي كنند. بنابراين مغازه دار بايد حواسش بيشتر به اين 20% جمع باشد.
- براي دانش آموزان و دانشجويان: معمولاً 20% صفحات كتاب، 80% اطلاعات مهم را در خود جاي داده اند. بنابراين بايد اين 20% را يافت و بر آن تمركز كرد.
- و براي شما: كل وظايف روزانه شما از اهميت يكساني برخوردار نيستند. اگر امروز 10 كار بايد انجام دهيد، دو تا از آنها حياتي تر از هشت تاي ديگر هستند
هر روز، اين 20% را براي خودتان تعيين كنيد و اول آنها را انجام دهيد.
اگر براي خودتان فقط ليستي از كارهايي كه بايد انجام دهيد تهيه كنيد كافي نيست. بلكه بايد آن 20% را هم مشخص كنيد. در اين صورت 80% از وقتتان صرفه جويي خواهد شد.
افراد معمولي نيرويي مساوي را روي «تمام» كارهايشان مي گذارند، اما افراد موفق تلاش اصلي خود را روي امور «كليدي» خود مي گذارند.
شما نمي توانيد به همه كارها برسيد اما مي توانيد آن 20% را انجام دهيد. پس خوابتان را براي آن 80% حرام نكنيد.
ü در یک کلام
مهم نيست كه چقدر نيرو صرف مي كنيد، بلكه مهم اين است كه اين نيرو را صرف كدام قسمت كار مي كنيد.
شخصيت
خانمي به من مي گفت: «من به زيبايي خواهرم نيستم، به باهوشي دوستانم هم نيستم، در هيچ كاري هم شاخص نيستم. چگونه مي توانم احساس خوبي در مورد خودم داشته باشم؟» آيا بسياري از ما اين طرز فكر را نداريم؟ آيا تا كنون به اين نكته توجه كرده ايد:
اگر چه هوش و زيبايي خيلي خوب است اما بسياري از افراد زيبا و باهوش را هم مي شناسيم كه تحسينشان نمي كنيم.
درستكاري، شجاعت، پشتكار، تواضع و سخاوت صفاتي هستند كه اكثر ما براي آنها اهميت بيشتري قائليم.
نگاهي به صفات بالا بيندازيد تا نكته جالبي را بفهميد. ما با اين صفات به دنيا نمي آييم بلكه آنها را كسب مي كنيم. هر كسي هم مي تواند آنها را به دست آورد.
اگر مي خواهيد از جانب ديگران مورد احترام باشيد لازم نيست كه نابغه يا ستاره باشيد، كافي است تلاش كنيد كه صداقت، اراده، سخاوت، تواضع و شجاعت را در خود رشد دهيد. مجموعه اين صفات «شخصيت» ناميده مي شود.
آيا لازم نيست اين نكته را به فرزندانمان هم بياموزيم؟
ü در یک کلام
اينكه دیگران چه احساسي نسبت به شما داشته باشند به خودتان بستگي دارد.
قاطع باشيد
اگر به افراد ناموفق و ضعيف دقت كنيد، مي بينيد كه در كلامشان از موضع ضعف برخورد مي كنند و كلمات غير قطعي بكار مي برند. اينها معمولاً در گفته هايشان از كلمات مشخصي نظير «سعي خواهم كرد» زياد استفاده مي كنند. مثلاً مي گويند:
«سعي خواهم كرد وزنم را كم كنم.»
«سعي خواهم كرد قرضم را بپردازم.»
هنگامي كه يك نفر مي گويد «سعي خواهم كرد» شما مي فهميد كه در انجام آن كار كاملاً جدي نيست. مثلاً وقتي دوستتان مي گويد: «سعي مي كنم سر قرار حاضر شوم» همان وقت مي دانيد كه احتمالاً سر قرار نخواهد آمد!
لحن گفتار ما به ديگران نشان مي دهد كه تا چه حد در انجام آنچه مي گوييم، جدي و مصمم هستيم.
والديني كه به كودك خود مي گويند: «سعي كن آرام باشي» يا «سعي كن مؤدب باشي» خيلي قاطع نيستند. و فكر مي كنيد بچه آنها چگونه رفتار خواهد كرد؟ دقيقاً همانگونه كه والدينش خواسته اند! يعني گفتة آنها را جدي نمي گيرد!
به جاي اينكه به فرزند يا كارمند خود بگوييد «بايد سعي كني كه فلان كار را انجام دهي» به او بگوييد «بايد آن كار را انجام دهي».
به جاي اينكه به خودتان بگوييد «سعي مي كنم كه آن كار را انجام دهم» بگوييد كه «حتماً آن كار را انجام خواهم داد.»
چنين كاري باعث مي شود تا خودبخود براي كاري كه مي خواهيد انجام دهيد آماده شويد و قطعاً نتايج بهتري نيز خواهيد گرفت.
پس بگوييد: «من حتماً اين كار را تمام خواهم كرد». «من حتماً خوشبخت خواهم شد».
وقتي مي گوييد: «سعي مي كنم كه اين كار را انجام دهم» يعني: «اگر اين كار خيلي مشكل بود، رهايش خواهم كرد»
ولي وقتي مي گوييد: «حتماً اين كار را انجام مي دهم» يعني: «هر اتفاقي كه بيفتد، اين كار را انجام خواهم داد».
نبايد تفاوت اين دو نوع طرز فكر و اين دو نوع «گفته» را دست كم گرفت زيرا تفاوت بين «سهل انگار» بودن و «متعهد» بودن دقيقاً همين است. و معمولاً تفاوت بين «موفقيت» و «شكست» هم از همين جا آغاز مي شود.
اگر مي خواهيد كه ديگران به شما اعتماد داشته باشند و روي شما حساب كنند و خودتان هم اعتماد به نفس پيدا كنيد، هميشه در گفته هايتان قاطع باشيد.
ü در یک کلام
گفته هاي شما، آيندۀ شما را شكل مي دهند.
----------------------------------------------------------------------------
در صورت تمایل به خرید اینترنتی کتاب خوشبختی در یک کلام به آدرس های زیر مراجعه کنید
adinebook
efeh
آدرس مطب : اصفهان،خیابان آمادگاه،کنارمبل آبنوس،ساختمان آژند،بلوک اداری،طبقه سوم،واحد32
تلفن : 32240906 - 031
